علی اکبر ع

ساخت وبلاگ

آن لحظه که چشم پدر صورت علی درنظر گرفت
برسر زد از غصه درآنجا که بود دست پدر گرفت
افتاد ز پا به بالای سرجوان خویش
زانو شد مثال درختی که ضربه از تبر گرفت
لب ها به روی هم افتاد خاموش اذان صوت حجاز
بابا نشست و با دو دست به سینه سر پسر گرفت
با هم رویم به کربلا و تسلیت دهیم بر دل حسین
دیدی که دشمن او خون بجای اشک از بصر گرفت
سینه پدر جایگاه عشق و محبت بی نظیر
ازاین لانه ی غم یاد و خاطر فرزند پرگرفت
بعداز رفتن پسر چه کردند بادل پدرش
که گفت بانوک تیرسه شعبه شفازخم جگر گرفت
التماس دعاغلوی ذریه

اشعار آیینی سید ابراهیم علوی نژاد (ذریه)...
ما را در سایت اشعار آیینی سید ابراهیم علوی نژاد (ذریه) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zoriyye بازدید : 120 تاريخ : شنبه 15 بهمن 1401 ساعت: 1:16